تمثل روحالامین (قرآن)یه گفته خداوند متعال، روح الامین، در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد. ۱ - تمثل برای حضرت مریمقرآن کریم میفرماید، تمثل روح الامین، به صورت مردی معتدل برای مریم علیهاالسلام اینگونه بوده است: «واذکر فی الکتـب مریم... • فاتخذت من دونهم حجابـا فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویـا. (براساس این احتمال که مقصود از «روحنا» روح الامین و غیر جبرئیل باشد»، در این کتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت• و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد. ) ۱.۱ - تمثل به صورت بشراز ظاهر سیاق بر میآید که فاعل کلمه تمثل ضمیری است که به روح برمیگردد پس روحی که به سوی مریم فرستاده شده بود، به صورت بشر ممثل شد، و معنای تمثل و تجسم به صورت بشر این است که در حواس بینایی مریم به این صورت محسوس شود، و گرنه در واقع باز همان روح است نه بشر. و چون از جنس بشر و جن نبود، بلکه از جنس ملک و نوع سوم مخلوقات ذوی العقول بود که خدا او را در کتابش وصف نموده، و ملک نامیده، و آن فردی را که مأمور وحی است، جبرئیل نامیده. ۲ - تمثل در قرآن و روایاتدر روایات، کلمه تمثل بسیار به چشم میخورد، ولی در قرآن کریم جز در داستان مریم، در سوره مریم یعنی آیه «فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا» نیامده، و آیات بعدی که در آن جبرئیل خود را برای مریم معرفی میکند، بهترین شاهد است بر اینکه وی در همان حال هم که به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اینکه بشر شده باشد، بلکه فرشتهای بود به صورت بشر، و مریم او را به صورت بشر دید. ۳ - معنای تمثلبنابراین معنای تمثل جبرئیل برای مریم به صورت بشر، این است که در حاسه و ادراک مریم به آن صورت محسوس شد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت درآمده باشد، بلکه در خارج از ادراک وی صورتی غیر صورت بشر داشت. و این معنایی که برای تمثل کردیم با همان معنای لغوی کلمه منطبق میشود، چون وقتی میگوییم: تمثل شی ء لشی ء فی صورة کذا، معنایش این است که چیزی برای چیز دیگری به فلان صورت درآمد، یعنی او آن را به صورت فلان چیز تصور کرد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت درآمده و چیز دیگری شده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است، نه اینکه ملک بشر بشود؛ زیرا اگر معنایش این باشد لازم میآید که چیزی، چیزی دیگر شود، نه اینکه چیزی به صورت چیزی دیگر ظاهر شود و تمثل یابد. ۴ - ریشه تمثلتمثل در اصل از ماده مثول به معنی ایستادن در برابر شخص یا چیزی است، و ممثل به چیزی میگویند که به صورت دیگری نمایان گردد، بنابراین «تمثل لها بشرا سویا» مفهومش این است که آن فرشته الهی به صورت انسانی درآمد. ۵ - انقلاب ذاتیبدون شک معنی این سخن آن نیست که جبرئیل، صورتا و سیرتا تبدیل به یک انسان شد؛ چراکه چنین انقلاب و تحولی ممکن نیست؛ بلکه منظور این است که او به صورت انسان درآمد؛ هرچند سیرت او همان فرشته بود، ولی مریم در ابتدای امر که خبر نداشت چنین تصور میکرد که در برابر او انسانی است سیرتا و صورتا. ۶ - تمثل در روایات و تواریخدر روایات اسلامی و تواریخ تمثل به معنی وسیع کلمه، بسیار دیده میشود. از جمله اینکه: ابلیس در آن روز که مشرکان در دار الندوه جمع شده بودند و برای نابودی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم توطئه میچیدند، او در لباس پیرمردی خیراندیش و خیرخواه ظاهر شد و به اغوا کردن سران قریش پرداخت. و یا دنیا و باطن آن به صورت زن زیبای دلربایی در برابر علی علیهالسلام آشکار گشت و قدرت نفوذ در وی را نیافت که داستانش مفصل و معروف است. و نیز در روایات میخوانیم مال و فرزند و عمل انسان به هنگام مرگ در چهرهای مختلف و خاص در برابر او مجسم میشوند. و یا اعمال انسان در قبر و روز قیامت تجسم مییابد و هر کدام در شکل خاصی ظاهر میگردد، تمثل در تمام این موارد، مفهومش این است که چیزی یا شخصی صورتا به شکل دیگری درمیآید نه اینکه ماهیت و باطن آن تغییر یافته باشد. ۷ - پانویس۸ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تمثل روح الامین». |